خلاصه داستان: جینجر پس از فرار از مزرعه تویدی، پناهگاه جزیره ای آرام برای کل گله پیدا کرده است. اما در سرزمین اصلی، تمام جوجهها با تهدید جدیدی روبرو میشوند و جینجر و تیمش تصمیم میگیرند وارد آن شوند.
خلاصه داستان: اسکار و تئو (13 و 11 ساله) دو برادر بسیار متفاوت با یکدیگر هستند که باید با از دست دادن مادرشان، دانشمندی که با کرم چاله ها وسواس دارد، روبرو شوند.
خلاصه داستان: Aarav، Bhushan و Sunil به طور تصادفی در دستان دو گانگستر مرگبار، Daddy و Leona قرار می گیرند. پایان دادن به یک کار غیرممکن به قیمت یک روح بی گناه به مسابقه ای با زمان تبدیل می شود.
خلاصه داستان: وقتی یک خانواده بزرگ ایرانی-آمریکایی دور هم جمع میشوند، راز خانوادگی فاش میشود که مادر و دختری را که از هم جدا شدهاند را به کاوش در گذشته سوق میدهد و کشف میکند که بیشتر از آنچه که میدانند شبیه هم هستند.
خلاصه داستان: زنی (مورگان) برای کمک به خانوادهاش در کارناوال کریسمس به خانه باز میگردد و عاشقانه شعلهور میشود. یک خبرنگار عکس (رو) یک گردهمایی غافلگیرکننده را مدیریت می کند.
خلاصه داستان: جی جی که از دست دادن مادربزرگش غمگین است و به دنبال الهام گرفتن است، به سرنوشت تعطیلات غیرمنتظره ای برخورد می کند. با ملاقات هنریک، یک نروژی اهل برگن، ارتباط آنها عمیق تر می شود زمانی که او متوجه می شود که او یک مجسمه ترول از زادگاهش دارد.
خلاصه داستان: با هر سلاحی که در دستشان باشد، Expendables آخرین خط دفاعی جهان و تیمی هستند که وقتی همه گزینههای دیگر از میز خارج میشوند، فراخوانی میشوند.