خلاصه داستان: کنت دراکولا از ترانسیلوانیا به ویسمار می رود و طاعون سیاه را در سراسر زمین پخش می کند. فقط یک زن پاک دل می تواند به سلطنت وحشتناک او پایان دهد.
خلاصه داستان: راکی پس از جدال با آپولو کرید در زندگی خانوادگی با مشکل مواجه می شود، در حالی که قهرمان خجالت زده او را تشویق می کند تا چالشی را برای یک مسابقه مجدد بپذیرد.
خلاصه داستان: سال 1960. پس از چندین بار اقدام به فرار، «فرانک ماریس» (ایست وود) را از زندان آتلانتا به آلکاتراز منتقل می کنند و «رئیس زندان» (مک گوهان)، که به زندانش می نازد، به او می گوید که هرگز کسی از آن جا فرار نکرده و فرار هم نخواهد کرد. اما در این جا نیز «فرانک» تصمیم می گیرد که فرار کند...