خلاصه داستان: وقتی یک دوست سابق دوران کودکی مهمانی مجردی سباستین را خراب می کند و همه چیز را درباره خودش می سازد، تنها یک حمله بیگانه می تواند آنها را وادار کند که خون بدشان را کنار بگذارند و دوباره به عنوان دو نفری که قبلا بودند، متحد شوند.
خلاصه داستان: نگهبان سابق تانگ به دلیل دریافت رشوه زندانی می شود، در حالی که جون که موفق به فرار از زندان نشده بود برای ادامه گذراندن دوران محکومیت خود به زندان باز می گردد.