خلاصه داستان: در ادامه قسمت های قبلی این بار رجب ایودیک مربیگری تیم بچه های محله رابر عهده می گیرد که در تنها زمین خاکی محله تمرین می کنند . در همین حال او در می یابد که این زمین قرار است به یک پیمان کار فروخته شود.
خلاصه داستان: قسمت سوم از سری فیلم های «رجب ایودیک». رجب بعد از مرگ مادربزرگش در انتهای فیلم قبلی، افسرده شده و دیگر زندگی خوبی ندارد. در همین اوضاع است که یکی از خویشاوندان دور رجب، که دختری دانشجو است وارد زندگی او می شود...
خلاصه داستان: هنگامی که رجب ایودیک و بهترین دوستش نورالله تصمیم می گیرند از خانه روستایی که از مادربزرگش به رجب منتقل شده بود دیدن کنند، آنها خود را در تلاش برای نجات دهکده و جنگل های اطراف می بینند.